سلاااااااااام به همگی
اس ام اس نوروزی که امروز از عزیزترینم تو این دنیا برام اومد و منم تقدیم میکنم به همه دوستان یک نفس عمیــــــــــق : سیب شود رویـتان سرخ و سپید و قشنگ سبز شود جانتان سبز و بلند و کمند سیر شود کامتان از کَـرَم کردگار سکّه شودکارتان روزیتان برقرار ماهی عمرت بُوَد پُرحرکت،پُرتلاش غم بشود سنجدی رَخت ببندد یواش پُر زحلاوت شود چون سمنو زندگی غرق سعادت شود شیوه این بندگی !
معرفی یه سایت تزیینات فوق العاده زیبا گوشه از سخنرانی حجه الاسلام سید محمد انجوی نژاد در شب احیا 23 ماه رمضان 82 در مسجد جامع شهدا شیراز خدا از ما چه می طلبد ؟ خد از ما چه میخواهد ؟ جامعه امروز ، جامعه ای است که خداوند از من و جامعه اطراف من رضایت ندارد . پس وقتی رضایت از آنطرف برقرار نیست چگونه توقع داریم که رضایت دوطرفه حاصل شود ؟ میدانید جامعه ما یکی از جوانترین جامعه هاست؟ میدانید سکوت در برابر دشمنان همسان با دشمنی با خداست؟ میدانید در شب 23 برای رضایتمند کردن خدا ، باید هم یک تکانی به خود بدهید هم به جامعه. باید جامعه را بشناسید. در این جامعه بویی از خدا احساس نمیشود. اگر ما تعهدی نسبت به این کار ندهیم معلوم نیست حتی در این دنیا دست ما را بگیرند. چرا فکر میکنید اول باید بجایی برسید بعد دست یک نفر را بگیرید؟ یدالله مع الجماعت. بیاید مشت بشید. در خانه در محله در کلاس در دانشگاه … مشت باشید. و شعری از سرکار خانم نجاتی در تایید و نتیجه گیری از این مبحث : متن کامل شعر سرکار خانم پروانه نجاتی پر است شهر من و تو ز شب نشینی ها و هست جرم منو تو عقب نشینی ها کنار پلک خیابان غریزه ها میجوشد و کوچه شرم گناه کبیره مینوشد چه شد که اینهمه شهر از غرور خالی شد ؟ نصیب غیرت ما فصل خشکسالی شد چه شد که اینهمه مردم زخویش وا رفتند دعا رها شده دنبال ادعا رفتند نشسته ایم که شاید خدا کند فرجی و یا دوباره امام رضا کند فرجی حضور "من" شده پُررنگتر ز"ما" امروز به مرتضی قسم این نیست کار ما امروز به مرتضی قسم احساس ها طلایی نیست و هیچ عاطفه ای خالص و خدایی نیست پُر است شهر از اندوه نابسامانی و نیست چاره بر این درد پریشانی اسیر فتنه کلاش ها شدن ها تا کی ؟ حصار رخوت عیاش ها شدن تا کی؟ مغازه ها همه گنجینه نُحوست ها ست خریدها همه آلوده عُفونت ها ست پُریم گرچه ز احساس های تازه شدن شکسته حرمت مقیاس های تازه شدن کجا؟ چگونه بگوییم دردهامان را تب غریزه ز کف بُرده مردهامان را و خواهران من و تو که پُر ز شور و شرند برای لقمه ای احساس و عشق دربدرند چقدر دختر خود را زشب بترسانیم؟ و قلب کوچک او را چنین بلرزانیم چقدر قصه بگوییم "شهر ناامن است" و یا بهانه بجوییم "شهر ناامن است" برای من و تو آیا قفس شدن کافیست؟ به پاسبانی او از نفس شدن کافیست؟ کدام پنجره را باز دیده ای بر شهر کزان برون نتراود نُحوستی در شهر پُر است کوچه و مسجد تهی ز جمعیت است مگو به من هدف کیفیت نه کمیت است هراس من نه ز"پُر ها" و نه ز"خالی ها"ست هراس من فقط آهنگ خشکسالی هاست گرفته اند خدا را ز بچه های شما دل همیشه رها را ز بچه های شما کشانده اند به دل ها مسیر شهوت را که برده اند زیادها آیه های رحمت را کنون که مغز جوان های ما محاصره است بدان زمان شبیخون دم مخاطره است به این بهانه که با کار خویش در گیریم درست نیست دل از کار شهر برگیریم من و تو پیش تر آتش مزاج تر بودیم سروش قافله ای پُر رواج تر بودیم کلاه از من و قاضی نمودنش با تو خروش از من و گوش شنودنش با تو گناه من و تو بود این ، گناه شهر نبود بجز گرفتن این موج عیب شهر چه بود شب از هبوت خطا پلک شهر سنگین است و از ترانه ابلیس کوچه غمگین است به مرتضی قسم این جز شب تباهی نیست در انتهای خط ما بجز سیاهی نیست به مرتضی قسم امروز را حسابی هست برای غفلت این روزها عذابی هست چرا به کار گره خورده سر فرو نکنیم؟ وبا اهالی فتنه بگو مگو نکنیم مخواه دست ز آیین خویش برداریم سکوت کرده و دل را به درد بسپاریم مخواه برمن و برخود عقب نشینی را مخواه رونق بازار شب نشینی را صبور بودن امروز رستگاری نیست به مرتضی قسم این جز گناه کاری نیست پ.ن: درد ما آمدن نیست درد ما ماندن است . پ.ن: پیامبر ص : مردم همه مرتکب گناه میشوند . اما بهترینشان کسانی اند که توبه میکنند . پ.ن: پ.ن: حماسه یاسین – سید محمد انجوی نژاد بخش اول از کتاب حماسه یاسین - کربلای 4 بخش دوم از کتاب حماسه یاسین - کربلای 4 بخش سوم از کتاب حماسه یاسین - کربلای 4 برای آماده کردن یک سخنرانی یا کتاب یا مقاله، همیشه سعی میکنم ده برابر موضوعی که قصد دارم مطرح کنم، اطلاعات جمع کنم. این نسبت گاهی به صد برابر هم میرسد. "جان گونتر" این جملهها را میآورم که این لذت پنهان خود را، با شما شریک شده باشم: *زمستان است و یخبندان رسم همیشه جاودان فصل سرماست. دما که پایین میآید، هر قطره آبی که روی زمین سرد چشم به آسمان دوخته، بلوری میشود و در جا یخ میزند. و انسانهایی که ناچار از قدم زدن در جادههای زندگی هستند گاهی پایشان روی این تودههای بلورین یخ سُر میخورد و کمی جلوتر زمین خوردن را تجربه میکنند. اما نکته اینجاست که هیچکس به محل سُر خوردن خود دقت نمیکند بلکه همیشه نگاهها به جایی دوخته میشود که سر به زمین اصابت کرده است. متن کامل در ادامه مطلب کبوترخانه؛ اعجاز معماری ایرانی/ کارخانه های تولید مرغوبترین کود جهان ایرانیان همواره در طی تاریخ نوآوری و خلاقیتهایی داشته اند که از آنجمله می توان از ایجاد کبوترخانه ها نام برد . کبوترخان به محلی اطلاق می شود که کبوتران در آن بصورت دسته جمعی لانه می سازند . مبتکر اولیه طرح چنین لانه هایی کشاورزان بودند که در نواحی مختلف ایران دست به ایجاد آن زدند . در این برج ها علاوه بر تولید کودی بسیار قوی ، تا حدودی گوشت مورد نیاز آنان را نیز تامین می نموده است . کبوترخانه ها معمولا" در کنار زمینهای کشاورزی و یا در چهار گوشه باغها احداث می گردید و کشاورزان و باغداران از این کودها برای زمینهای زیر کشت خود بسیار بهره می جستند . این بناها مانند دیگر ابنیه تاریخی کشورمان که از دوران گذشته برجای مانده اند ، از نظر فنی ، مهندسی و زیبایی به گونه ای طراحی شده اند که در طی قرنها و سده های مختلف بخوبی دوام آورده اند . بطور کلی داخل بنای برجها دیواره مشبکی قرار دارد که در زمستان گرم و در تابستان خنک بوده است تا کبوتران بهنگام جوجه آوری دچار مشکلی نشوند و همچنین در طراحی آنها دسترسی به تمامی قسمتهای مختلف سازه ، همواره مد نظر بوده است . ارتفاع این برجها در مناطق مختلف و بر حسب سلیقه سازندگان آنان گوناگون است بطوریکه ارتفاع برخی کبوترخانه ها از 60 الی 85 متر بوده و قطرشان نیز مابین 10 الی 30 متر بوده است . فضای داخلی این کبوترخانه ها معمولا" بنوعی طراحی شده اند که قابلیت گنجایش تا 5000 کبوتر را دارا می باشند . امروزه این کبوترخانه ها بیشتر در نواحی آشتیان و گلپایگان گرفته تا اطراف اصفهان و بخش فلات مرکزی و نواحی کویری ایران تا حد فاصل برخی از شهرهای آذربایجان بطور پراکنده موجود می باشند . از معروف ترین برجهای کبوترخان باقی مانده می توان به برج هزار جریب اصفهان اشاره کرد که ساخت آن به سده 16 می رسد و مورد توجه گردشگران و سیاحان داخلی و خارجی قرار گرفته است . این برج به شکل چند استوانه کنار هم که در هم ادغام شده اند ساخته شده و در طراحی بنای آن 8 نیم دایره در ارتفاع تعبیه شده که نشانگر معماری غنی ، آگاهانه و زیبای زمانه خود دارد . عیب از کجاست؟ غیبت او بیدلیل نیست چون ذاتاً آفتاب، به مردم بخیل نیست ما فرع خاک پای تو هستیم ـ ای حبیب! ـ خاکی که سر به سجده نیارد، اصیل نیست باید میان کوره بسوزد که گُل کند دل تا میان شعله نیفتد، خلیل نیست جایی که جای پای عروج محمّد(ص) است راهی برای پر زدن جبرئیل نیست بعد از دو نیم کردن دل، پا بر آن گذار این سینه کمتر از وسط رود نیل نیست " رضا جعفری "
همانا مردم بنده دنیایند و دین لق لقه ی زبان آنهاست هرجا منافعشان بیشتر تامین شود آنرا میچرخاند و چون به بلا آزمایش شوند، دینداران حقیقی بسیار اندک اند. خصوصیات معیشت غیر دینی: 1- پرخور: انسانیکه در مقابل طعام، که ساده ترین نوع مبارزه با خود است دست و پایش شل میشود، در بلا و آزمایش کم می آورد و خواهد برید. 2- پرخنده: انسانیکه خنده اش بر اثر غفلت است و خنده اش برای فراموش کردن دنیاست. 3- پرخواب: انسانیکه نتواند خوابش را کنترل کند و نیاز داشته باشد که وجودش بهش دستور بدهد نه خودش به وجودش. 4- انسانیکه کمتر خوشنود است: انسانیکه خیلی دیر راضی میشود در مسائل مادی و نگاهش به بالاست. امام خمینی (ره) میفرمایند: اگر میخواهید در دنیا با آرامش زندگی کنید در مادیات به پائین دستت و در معنویات به بالا دستت نگاه کن. 5- پوزش نمیطلبند: اصلا نمیتوانند عذر خواهی کنند. 6- عذر نمیپذیرد: انسان هایی هستند که اگر از آنها عذرخواهی کنید نمیپذیرند (بهترین روش این است که اصلا منتظر نباشی کسی از تو عذرخواهی کند. این سیره اهل بیت است) 7- تنبل در عبادت و فعال در معصیت. 8- آرزوهای دراز دارند و از نفس خود حسابرسی نمیکنند. (از نظر مادی حسابرسی میکنند ولی از نظر معنوی نه) 9- در زندگی برنامه ریزی ندارند. 10- کم خیر و پرگو: زیاد حرف میزنند (آدمیکه زیاد حرف میزند معمولا تو حرفهایش زیاد گناه میکند) 11- شادمان از خوردن است. 12- زیادی مردم در نظرش کم و کمی خودش در نظرش زیاد. 13- اهل بدگویی است، دوست دارد بدی مردم را بگوید. 14- مغرور و خودخواه است، غرور دارد و برای خودش شانیت قائل است. به نفس های خویش در دنیا بهره ای دهید که از این طریق برای انجام امور دینی کمک بگیرید. آنقدر میتوانی از دنیا لذت ببری که گناه نکنی. نسبت به مسائل دنیایی حساس نباش نسبت به مسائل آخرت حساس باش. خصوصیت معیشت دینی: 1- سودمند هستند، اگر با آنها ارتباط برقرار کنید ضرر نمیکنید. 2- شکیبا هستند، اهل گذشتند، از طمع بدشون میاد. 3- بار زحمت مردم را به دوش میگیرند. 4- امامش را میشناسد. 5- مردم با دیدنش یاد خدا می افتند. 6- اعتدال دارد، نه تندرو و نه کندرو است. 7- کار خوب را ولو انک نمیشمارد. 8- پر شرم و کم روست، شرم دارد و مراقب زبانش است. شوخی نابجا نمیکند. 9- بدی ها را نمیبیند. 10- صادق و با وفاست. 11- قشنگ ترین لحظاتش با خداست. 12- توجهش به فرصت های معنوی بیشتر از فرصت های مادی. لینک مرتبط: » سخنرانی | معیشت عاشورا «10» | حجةالاسلام انجوی نژاد
زندگی، درست مثل یک کوه یخی میماند؛ قسمت پنهانی دارد و قسمت آشکاری. عظمت قسمت پیدای آن، نسبت مستقیمی دارد با قسمتی که نمیبینیم. سخنرانها، به قسمتی از اطلاعات خودشان که جمع کردهاند و در سخنرانی استفاده نمیکنند، میگویند نیروی ذخیره. هر چقدر نیروی ذخیره سخنرانی بیشتر باشد، سخنرانی او مهمتر و فوقالعادهتر خواهد بود و با کمترین تلاش، موفق به تاثیرگذاری خواهد شد. زندگی نیز نیروی ذخیرهای دارد. اگر تنها به اندازه همین 60، 70 سال و در استاندارد یک زندگی متوسط امکانات و تجهیزات فراهم کنید، نباید انتظار فوقالعادهای هم از قسمت پیدای آن داشته باشید. از هر چه دم دست دارید، نهایت استفاده را ببرید؛ چرا که یا مورد استفاده مستقیم شما خواهد بود، یا تبدیل به بخشی از نیروی ذخیره شما خواهد شد. و البته با این نگاه، در هر دو صورت، شما برندهاید.
*عیب جامعه این است که همه میخواهند آدم مهمی باشند، و هیچکس نمیخواهد آدم مفیدی باشد. "چرچیل"
*انسان در حد یک تماشاچی نزول کرده است. از صبح تا شب تماشا میکند. تو با تماشا کردن معنایی نمییابی، باید وارد گود شوی. معنا، داخل گود است. در زندگی شرکت فعالانه داشته باش. "بهاگوان"
*آن چه به بشر امکان زندگی میدهد، تنها عمل است. بشر وجود ندارد مگر در حدی که طرحهای خود را تحقق میبخشد. بنابراین جز مجموعه اعمال خود، جز زندگانی خود، هیچ نیست. شما آزادهاید، پس راه خود را برگزینید، یعنی بیافرینید. "ژان پل سارتر"
*گوشهگیری و کاهلی، روش کسانی است که میگویند: آنچه را من نمیتوانم کرد، دیگران میتوانند بکنند. "ژان پل سارتر"
*نیرومندترین عامل تخریب زندگی، چه فردی و چه اجتماعی، بیاعتنایی به نظم است. روشنترین و محکمترین دلیل بر ضرورت نظم در زندگی، قانونمندی همه اجزای کوچک و بزرگ هستی است که زندگی آدمی هم بخشی از آنها است. "علامه محمدتقی جعفری"
بچهها وقتی سُر میخورند و سقوط میکنند، جایی را که زمین خوردهاند به بزرگترها نشان میدهند و برایشان محلی که سُر خوردن از آنجا شروع شده و مکان لغزیدن هیچ اهمیتی ندارد. انگار این نشانگیری اشتباه از همان زمان کودکی در ذهن ما جا افتاده و طبق عادت یاد گرفتهایم که در مکان وقوع اتفاق دنبال مقصر بگردیم و همیشه نسبت به شرایطی که این اتفاق به خاطر آن رخ داده بیتوجه باشیم. اما این روش کاملا اشتباه است و به خاطر همین اشتباه است که میبینیم یک نفر دایم خطای یکسانی را بارها و بارها در زندگی خود تکرار میکند و باز درس عبرت نمیگیرد. به خاطر همین شیوه غلط برخورد با مشکل است که میبینم همیشه یک عضو از هر خانواده در هر نسل خطای یکسانی را تجربه میکند و همواره در هر محله اتفاقات ناخوشایند مشابهی میافتد. در هر شهر، هر روز عده خاصی حرکات غلط یکسانی را انجام میدهند و به شکلی مشابه مجازات میشوند و باز روز بعد و روزهای بعد آدمهایی شبیه همان قبلیها دوباره همان رفتار غلط را تکرار میکنند و مثل روزهای قبل به همان شکل تاوان پس میدهند و این شیوه غلط هر روز تکرار میشود. "سهیلا ثقفی"
002
003
004
005
006
007
008
009
010
011
012
013
014
015
Design By :
TopBloger.com