آب - یک نفس عمیــــــــــق EmamHadi
سفارش تبلیغ
صبا ویژن































یک نفس عمیــــــــــق

شهر خدا دیگه یه قدمی مون رسید. :)  دنبال تزیین سفره افطار بودم که تصمیم گرفتم نتایج جستجوهام رو اینجا هم بذارم! نمیدونم دوس دارید یا نه ولی اگه خواستین ایده بگیرید  یه سری بزنید به ادامه مطلبم! :) در ضمن تا آخر ماه رمضون مرتب بهش اضافه میشه!!

ادامه مطلب...

 



نوشته شده در یکشنبه 90/5/9ساعت 7:49 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

یک سبد گل صورتی / در این وبسایت چینی می توانید با حرکت ماوس کامپیوتر از اعداد کوچک به بزرگ، حافظه موقت و سرعت واکنش مغز خود را ارزیابی کنید.

در این وبسایت چینی می توانید با حرکت ماوس کامپیوتر از اعداد کوچک به بزرگ، حافظه موقت و سرعت واکنش مغز خود را ارزیابی کنید.

دکمه استارت رو بزنید. بعد از یک آماده باشِ 3 – 2 – 1 بایستی جای اعداد رو که چند لحظه نمایش داده می شه به خاطر بسپارید و روی جای اون ها به ترتیب از کم به زیاد کلیک کنید!
بعد از چند مرحله که انجام میدین و هی سختتر میشه، سن مغز شما با توجه به
سرعت واکنش و  درستی  اون محاسبه و نمایش داده می شود ... در واقع می توانید به صورت آنلاین و در کمتر از 3 دقیقه، میزان کارایی مغز خود را ارزیابی کنید.

 

خیلی جالبه حتما" امتحان کنید... مغز من 34 سالشه

http://www.irfreeup.com/images/29268074189063734109.jpg

در ادامه درباره خواص گردو (غذای مغز) یه چیزایی نوشتم، اگه دوس داشتین ببینید، ضرر نمیکنید.

ادامه مطلب...


نوشته شده در یکشنبه 90/5/9ساعت 12:26 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

http://www.smstak.com/wp-content/uploads/2010/12/2603623.jpgباقالی پلو با ماهیچه

ظهر هنگام که دل ضعفه میان دلمان..   بس قدم رو میرفت؛ سفره را آوردیم

کاسه را آوردیم.

و کنار سفره غصه را آوردیم..

لقمه ها را پی هم می خوردیم..

غصه را هم (که دگر غصه تکراری بود) همچنان می خوردیم..

مادرم گفت دگر غصه بس است.

پدرم گفت خدا نزدیک است.

ولی این دل میگفت: روز هم باشد اگر پر غصه همچو شب تاریک است.

ما غذا را خوردیم.

و غذا پایان یافت.

غصه اما چون قبل همچنان جریان یافت..

قصه غصه ما قصه ی فاصله هاست........

قصه دوری هاست..

ماجرای پل هاست که همه هست خراب،

ماجرای دیوار که بسی هست بلند.

ماجرای حرفیست کز زبان می آید، و به گوشی نرسد.

ماجرای عشقی ست که میان می آید و به جایی نرسد..

قصه غصه ما بی پایان

و خطوط صفحه رو به پایان و کم است.

و امیدم به خداست، تا که روزی امید، ناجی و دادرس قصه ی پر غصه شود...       (حسین سامانی پور)

فقر غذا خوردن فقیر

خدایا شکرت
ما دیگر فقیر نیستیم
دیروز پزشک ِ آبادی گفت...
چشم های پدرم
پر از آب مروارید است …
 


نوشته شده در چهارشنبه 90/5/5ساعت 2:37 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

خیلی وقت بود که به خدا گفته بود.
هر بار خدا می گفت: از قطره تا دریا راهی ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا نیست.
قطره عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت... تا روزی که خدا گفت: امروز روز توست. روز دریا شدن.
خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید . طعم دریا شدن را. اما...
روزی قطره به خدا گفت: از دریا بزرگتر هم هست؟
خدا گفت: هست.
قطره گفت: پس من آن را میخواهم. بزرگترین را. بی نهایت را.
خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: این جا بی نهایت است...

آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را در آن بریزد. اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه ی عشقش را تو ی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد... و وقتی قطره از چشم عاشق چکید،
خدا گفت: حالا تو بی نهایتی!

(عرفان نظرآهاری) 

زیرا که عکس من در اشک عاشق است...

ممنون که به خوابم اومدی! . . . خداجونم عاشقتم!

زیرا که عکس من در اشک عاشق است...  خداجونم عاشقتم!

نوروز امسال آمد و رفت. عید هم‌ تمام‌ شد. و ما باز فراموشش‌ کردیم‌ و باز او را از قلم‌ انداختیم. به‌ دیدنش‌ نرفتیم. نامه‌ای‌ ننوشتیم. تبریکی‌ نگفتیم. سال‌ تحویل‌ شد و به‌ او سرنزدیم، به‌ او که‌ از همه‌ بزرگ‌تر بود. خط‌های‌ آسمان‌ اشغال‌ نبود. ما بودیم‌ که‌ از یاد برده‌ بودیم. هر وقت‌ که‌ دلت‌ را بتکانی‌ عید است و هر روز که‌ تازه‌ شوی، نوروز.

( دلت رو خونه تکونی کن. آماده شو برای ضیافت... شهر خدا نزدیکه!!؟! )

بلند شو، بال‌های‌ تازه‌ات‌ را تنت‌ کن. باید به‌ عید دیدنی‌اش‌ بروی! دلت‌ را تقدیمش‌ کن‌ تا عیدی‌ات‌ را بگیری. دیر است‌ اما دور نیست. همین‌جاست. 

بسم‌الله‌ بگو و در بزن‌ همین.



نوشته شده در چهارشنبه 90/4/29ساعت 5:27 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com

  تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت          دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت 

مانند مرده ای متحرک شدم، بیا                      بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت   

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر       دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت

دنیا که هیچ، جرعه آبی که خورده ام             از راه حلق تشنه من، مثل سم گذشت

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم                      از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم       یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com مولا شمار درد دلم بی نهایت است                     تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

حالا برای لحظه ای آرام می شوم                 ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت

سید حمیدرضا برقعی

میلاد با سعادت منجی بشریت مبارک! / جمکران / میلاد صاحب الزمان /  حالا برای لحظه ای آرام می شوم                 ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت  / سید حمیدرضا برقعی

 تصاویر زیبا سازی وبلاگ www.SMSRooz.com  عید همگی مبارک!  تصاویر زیبا سازی وبلاگ www.SMSRooz.com  

 بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com



نوشته شده در پنج شنبه 90/4/23ساعت 3:41 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

نذر چشمان حضرت عباس...

آبی نبود اگر که تو سقا نمی شدی ... مشکی نبود اگر که تو دریا نمی شدی ... از سمت خانواده زهرا به سمت ما ... فیضی نبود اگر که تو آقا نمی شدی / دامن علقمه را عطر گل یاس یکی است/ قمر بنی هاشمیان در همه ناس یکی است/ سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب/ نام زیبای اباصالح و عباس یکی است / زنجیر و حصار!...  می‌شود باز کنید؟/یا جرعه‌ای آب نذر و...   اعجاز کنید؟  محتاج محبت شمایم آقا/با دست بریده‌ای مرا ناز کنید / محمدعلی بدری

زنجیر و حصار!...  می‌شود باز کنید؟      یا جرعه‌ای آب، نذر و...   اعجاز کنید؟

محتاج محبت شمایم آقا                               با دست بریده‌ای مرا ناز کنید 

خدای من ! تو اگر میخواستی خوارم کنی ،دست به هدایتم نمیزدی،تو اگر رسوایی مرا میخواستی،این قدر با من مدارا نمیکردی...  (مناجات شعبانیه) // عباس که از جام بلا باده گرفت،          آزادگی از امام آزاده گرفت!  افتاد دو بازوی رسایش اما،     با دست فتاده، دست افتاده گرفت!

عباس که از جام بلا باده گرفت،          آزادگی از امام آزاده گرفت!

افتاد دو بازوی رسایش اما،     با دست فتاده، دست افتاده گرفت!



نوشته شده در چهارشنبه 90/4/15ساعت 10:13 صبح توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

001
002
003
004
005
006
007
008
009
010
011
012
013
014
015

آخرین مطالب

پرنسس کوچولوی صورتی من
مینویسم برای قاصدکم...
چ حس خوبیه... حس مادر شدن...
...... 92.8.29 ......
یه خورجین حرف دل! + سینماگراف های زیبا
کافی است انار دلت ترک بخورد ...
[عناوین آرشیوشده]

Design By : TopBloger.com