خیلی وقت بود که به خدا گفته بود. آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را در آن بریزد. اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه ی عشقش را تو ی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد... و وقتی قطره از چشم عاشق چکید، (عرفان نظرآهاری) زیرا که عکس من در اشک عاشق است... ممنون که به خوابم اومدی! . . . نوروز امسال آمد و رفت. عید هم تمام شد. و ما باز فراموشش کردیم و باز او را از قلم انداختیم. به دیدنش نرفتیم. نامهای ننوشتیم. تبریکی نگفتیم. سال تحویل شد و به او سرنزدیم، به او که از همه بزرگتر بود. خطهای آسمان اشغال نبود. ما بودیم که از یاد برده بودیم. هر وقت که دلت را بتکانی عید است و هر روز که تازه شوی، نوروز. ( دلت رو خونه تکونی کن. آماده شو برای ضیافت... شهر خدا نزدیکه!!؟! ) بلند شو، بالهای تازهات را تنت کن. باید به عید دیدنیاش بروی! دلت را تقدیمش کن تا عیدیات را بگیری. دیر است اما دور نیست. همینجاست. بسمالله بگو و در بزن همین. عارفی را گفتند : جمله ای بگو که وقت شادی غمگینمان کند و وقت غم شادمان کند؟ عارف گفت : >> این نیز بگذرد << مانند مرده ای متحرک شدم، بیا بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت دنیا که هیچ، جرعه آبی که خورده ام از راه حلق تشنه من، مثل سم گذشت تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت حالا برای لحظه ای آرام می شوم ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت سید حمیدرضا برقعی در آسمان غزل عاشقانه بال زدم سیدحمیدرضا برقعی نذر چشمان حضرت عباس... زنجیر و حصار!... میشود باز کنید؟ یا جرعهای آب، نذر و... اعجاز کنید؟ محتاج محبت شمایم آقا با دست بریدهای مرا ناز کنید عباس که از جام بلا باده گرفت، آزادگی از امام آزاده گرفت! افتاد دو بازوی رسایش اما، با دست فتاده، دست افتاده گرفت! مردی با دوچرخه به خط مرزی میرسد. فقط دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور مرزی میپرسد: در کیسه ها چه داری؟ او میگوید: شن! مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون مشکوک بود، یک شبانه روز او را بازداشت میکند، پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد! بنابراین به او اجازه عبور می دهد. هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و شک مامور و بقیه ماجرا!... این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می شود و مرد پس از آن دیگر در مرز دیده نمی شود! روزی مامور، مرد را با سگش در ساحل تنها می بیند! پس از سلام و احوال پرسی، به او میگوید: من هنوز هم به تو مشکوکم و می دانم در کار قاچاق بودی، کسی اینجا نیست راست و حقیقت را بگو، چه چیزی از مرز رد می کردی؟ قاچاقچی با لبخند میگوید: دوچرخه! / حقیقت, داستان و افسانه اینم تصاویری از فروشگاهی روی دیوار!! همیشه برده خواه تو، همیشه مات خواه من! بچین. دوباره میزنیم، سفید تو، سیاه من! ستاره های مهره و مربعات روز و شب نشسته ام دوباره روبه روی قرص ماه، من! پیاده را دو خانه تو و من یکی نه بیشتر همیشه کل راه تو، همیشه نصف راه، من! خیییییییییییییییییییییییییلی با مزه اس! ترسیدنش خیلی خداس!! نیگاش کنید، عاشقشم. اگه هم کلیپ کاملش و با کیفیتش رو میخواین ... ادامه مطلب...
هر بار خدا می گفت: از قطره تا دریا راهی ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا نیست.
قطره عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت... تا روزی که خدا گفت: امروز روز توست. روز دریا شدن.
خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید . طعم دریا شدن را. اما...
روزی قطره به خدا گفت: از دریا بزرگتر هم هست؟
خدا گفت: هست.
قطره گفت: پس من آن را میخواهم. بزرگترین را. بی نهایت را.
خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: این جا بی نهایت است...
خدا گفت: حالا تو بی نهایتی!خداجونم عاشقتم!
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت
مولا شمار درد دلم بی نهایت است تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
عید همگی مبارک!
به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم
در انزوای خودم با تو عالمی دارم
به لطف قول و غزل قید قیل و قال زدم
کتاب حافظم از دست من کلافه شدست
چقدر آمدنت را چقدر فال زدم
غرور کاذب مهتاب ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تورا مثال زدم
غزال من غزلم، محو خط و خال تو شد
چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم
به قدر یک مژه بر هم زدن تورا دیدم
تمام حرف دلم را در این مجال زدم...
فروشگاه دوچرخه در برلین آلمان آنهم 120 دوچرخه روی دیوار. فقط کافی است انتخاب کرده و از صاحب مغازه کریستین پتر سون در شمال شرق برلین بخواهید تا آنرا به شما بدهد!
002
003
004
005
006
007
008
009
010
011
012
013
014
015
Design By :
TopBloger.com |