001 - یک نفس عمیــــــــــق EmamHadi
سفارش تبلیغ
صبا ویژن































یک نفس عمیــــــــــق

هرگز زندگی را اینقدر جدی نگیرید!

هیچ کس از آن زنده خارج نخواهد شد .

آدم برفی,هرگز زندگی را اینقدر جدی نگیرید!  هیچ کس از آن زنده خارج نخواهد شد .



نوشته شده در شنبه 89/10/25ساعت 6:14 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

دوست داشتن,وقتی کسی را دوست دارید,عشق,علاقه,محبت


وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود.

وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید.


وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است.

ادامه مطلب...


نوشته شده در دوشنبه 89/10/20ساعت 5:34 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

کن سعی که در صفا, چو زمزم باشی!        در قرب به حق پاک, چو شبنم باشی!

ای مجرم محرم شده در بیت و حرم !           محرم چو شدی, بکوش محرم باشی!

حج,مکه,مسلمان,جایی که دیدنش آرزوی هر مسلمانی هست  

نمایی فوق العاده از خانه خدا

ادامه مطلب...


نوشته شده در یکشنبه 89/10/19ساعت 9:13 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

ادامه مطلب...


نوشته شده در یکشنبه 89/10/19ساعت 6:56 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

ماشین,ماشین دخترونه,ماشین دخترانه,pink,صورتی,girl

ادامه مطلب...


نوشته شده در یکشنبه 89/10/19ساعت 6:49 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود. ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز .. وای خدای من، خیلی درست کردی .. . حالا برش گردون ... زود باش. باید بیشتر کره بریزی .. . وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟؟ دارن می‌سوزن. مواظب باش. گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی‌کنی .. . هیچ وقت!! برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی. نمک بزن... نمک..... زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟ شوهر به آرامی گفت: فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری!

زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.
ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز ..
وای خدای من، خیلی درست کردی .. . حالا برش گردون ... زود باش.
باید بیشتر کره بریزی .. . وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟؟ دارن می‌سوزن. مواظب باش. گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی‌کنی .. . هیچ وقت!! برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی. نمک بزن... نمک.....
زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت: فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری!



نوشته شده در یکشنبه 89/10/19ساعت 6:21 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

خر

کـــره ای گــفــت بـــه بابای خرش// پــــدر از هـــمـــه جــا بـی خبرش

وقـــت آن اســــت بــــرای پســرت// ایـــــن الاغ نـــــــرّه ی کــــره خــرت

مــاده ای خـــوشگـل و زیـبا گیری// تـــو کــه هر روز به صحرا میری

وقـــت آن اســت کـه زن دار شـوم// ورنـــه از بـــی زنـــی بــیمار شوم

ادامه مطلب...


نوشته شده در یکشنبه 89/10/19ساعت 4:58 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

 تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

مو, آرزو ,دختر,بیمار,سرطان,تصویر: دختربچه بیمار در آرزوی مو



نوشته شده در یکشنبه 89/10/19ساعت 3:41 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

دلم را سپردم به بنگاه دنیا
و هی آگهی دادم اینجا و آنجا
و هر روز برای دلم مشتری آمد و رفت
و هی این و آن  سرسری آمد و رفت

ولی هیچ کس واقعا اتاق دلم را تماشا نکرد
دلم قفل بود کسی قفل قلب مرا وا نکرد

یکی گفت:
چرا این اتاق پر از دود و آه است
یکی گفت:
چه دیوارهایش سیاه است
یکی گفت:
چرا نور اینجا کم است
و آن دیگری گفت:
و انگار هر آجرش فقط از غم و غصه و ماتم است

و رفتند و بعدش دلم ماند بی مشتری
ومن تازه آن وقت گفتم:
خدایا تو قلب مرا می خری؟

و فردای آن روز خدا آمد و توی قلبم نشست
و در را به روی همه پشت خود بست

و من روی آن در نوشتم:
ببخشید، دیگر برای شما جا نداریم
از این پس به جز او خدا کسی را نداریم



نوشته شده در یکشنبه 89/10/19ساعت 3:21 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

(قابل توجه زوج‌های جوان)

مطلبی که می خوانید بخشی از یکی از نامه‌های نادر ابراهیمی به همسرش است. توصیه می کنم که همه زوج‌های ایرانی این نامه را چندین و چند بار و نه به ‌تنهایی بلکه با هم و در کنار یکدیگر ‌بخوانند. برای تمامی زوجهای کشورم آرزوی سعادت و همراهی همیشگی دارم و این نامه را به همه زوج‌های جوانی که امید را دستمایه قرار داده و هدیه ای جز خوشبختی را از زندگی نمی خواهند تقدیم می‌کنم.
همسفر!

در این راه طولانی

که ما بی خبریم

و چون باد می گذرد،

بگذار خرده اختلاف هایمان، با هم باقی بماند

نوشته شده در یکشنبه 89/10/19ساعت 12:53 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

<      1   2   3      >
001
002
003
004
005
006
007
008
009
010
011
012
013
014
015

آخرین مطالب

پرنسس کوچولوی صورتی من
مینویسم برای قاصدکم...
چ حس خوبیه... حس مادر شدن...
...... 92.8.29 ......
یه خورجین حرف دل! + سینماگراف های زیبا
کافی است انار دلت ترک بخورد ...
[عناوین آرشیوشده]

Design By : TopBloger.com