شعر ها قشنگ و شنیدنی! - یک نفس عمیــــــــــق EmamHadi
سفارش تبلیغ
صبا ویژن































یک نفس عمیــــــــــق

گاهی خیال می کنم از من بریده ای!                بهتر زمن برای دلت برگزیده ای

 از خود سوال می کنم آیا چه کرده ام؟     در فکر میروم که تو از من چه دیده ای؟

از من عبور میکنی و دم بر نمی زنی     تنها خوش است دلم که شاید ندیده ای

یکروز می رسد که در آغوش گیرمت       هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای ؟؟

گاهی خیال می کنم از من بریده ای!                بهتر زمن برای دلت برگزیده ای   از خود سوال می کنم آیا چه کرده ام؟     در فکر میروم که تو از من چه دیده ای؟  از من عبور میکنی و دم بر نمی زنی     تنها خوش است دلم که شاید ندیده ای  یکروز می رسد که در آغوش گیرمت       هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای ؟؟

میلادباسعادت پدربزرگوار امام زمان امام حسن عسگری(ع)برتمامی مسلمانان جهان مبارک 



نوشته شده در یکشنبه 89/12/22ساعت 10:31 صبح توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

دچار تا نشوی عشق را نمی فهمی                 تو هیچ از من و این ماجرا نمی فهمی

رفیق، نسبت من میرسد به مجنون، آه     و عشق سهم من است و شما نمی فهمی

بدون آنکه بفهمم شدم دچار دلت                      تو خنده می کنی اما مرا نمی فهمی

خیال می کنی آیا که من پشیمانم؟                    خیال می کنی آیا؟ و یا نمی فهمی؟

منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن               خیال توبه ندارم، چرا نمی فهمی؟

ز عشق گفتم و باز حاضرم به تکرارش                 بگو که حرف مرا تا کجا نمی فهمی؟

 و حرف آخر من، عشق اختیاری نیست              دچار تا نشوی عشق را نمی فهمی

رضا اسماعیلی



نوشته شده در جمعه 89/12/20ساعت 11:50 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

از سنگهای قیمتی دانه تراشید         با یک اشاره هر یکی را کرد خورشید!

نخ شد زمان هر دانه را انداخت در آن      تسبیح او با چهارده دانه درخشید!

شیطانی انسان ولیکن حد ندارد       بر سیزده خورشید عالم سایه پاشید!

یا دانه ای را در تشت زر کرد!                  یا اینکه در گودال با نیزه خراشید!

اما خدا با بردباری باز رو کرد:               در انتظار آخرین خورشید باشید!

در انتظار آخرین خورشید باشید! - یا صاحب الزمان ادرکنی - یا اباصالح المهدی عج



نوشته شده در دوشنبه 89/12/16ساعت 12:10 صبح توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست! نی نی - صورتی - گل - pink

دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر                  کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما                        گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست

نوشته شده در شنبه 89/12/14ساعت 2:36 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

 

این رود که از جوش و خروشش سخن است / یک عمر نفهمید که دریا کفن است

ماییم که مشتاق صعودیم      ای کوه!   /   تنها هنر رود . . . فرود آمدن است

الوووووووو - نی نی - سبز - دختر ناز - ماییم که مشتاق صعودیم ای کوه



نوشته شده در چهارشنبه 89/12/11ساعت 11:29 صبح توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

برخیز که راه رفته را برگردیم       /       با عشق به آغوش خدا برگردیم

در عرش. صدای "ارجعی..." پیچیده ست /  یا ایتها النفس! بیا برگردیم

اینجا فوران زندگی... آنجا مرگ  /  مانده ست در انتظار انسانها مرگ

"یک روز به دیدار شما می آیم"      /      این نامه برای زنده ها

                                                                                                  امضا :  مرگ



نوشته شده در چهارشنبه 89/12/11ساعت 11:0 صبح توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

ای نگاه تو سر آغاز پریشانی من         /       گرمی بوسه تو مانده به پیشانی من

اشک شوقی که زچشم تو فرو میریزد      /       بهترین هدیه برای دل  طوفانی من

کاش در قحطی عشقی که فراگیر شده  / شادو سرمست بیایی تو به مهمانی من

زیور مدرسه های همه شهر تویی        /       آه ای عشق جگر سوز دبستانی من

مرگ من راست بگو حال مرا می فهمی؟ / که می آیی به تماشای غزل خوانی من

بخدا بی تو ز خود نیز بدم می آید             /         زندگی نیز شده مایه ویرانی من

مانده درخاطرم آن روز که با من گفتی   /   سرنوشت تو گره خورده به پیشانی من

حمدالله لطفی



نوشته شده در یکشنبه 89/12/8ساعت 11:41 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

همچنان وعده ی بخشایش شاهنشاهش
می‌کشد گمشدگان را به زیارتگاهش

نه در آیینه فهم است؛ نه در شیشه وهم
عاقلان آینه خوانندش و مستان آهش

به من از آتش او در شب پروانه شدن
نرسیده است به جز دلهره جانکاهش

از هم آغوشی دریا به فراموشی خاک
ماهی عمر چه دید از سفر کوتاهش؟

کفن برف کجا؟ پیرهن برگ کجا؟
خسته‌ام مثل درختی که از آذر ماهش

باز برگرد به دلتنگی قبل از باران
سوره توبه رسیده است به بسم الله

فاضل نظری



نوشته شده در دوشنبه 89/11/11ساعت 12:56 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

معرفت در گرانیست به هر کس ندهندش

پر طاووس قشنگ است.. به کرکس ندهندش

طاووس سفید - معرفت در گرانیست به هر کس ندهندش  پر طاووس قشنگ است.. به کرکس ندهندش



نوشته شده در دوشنبه 89/11/11ساعت 12:33 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

دست عشق از دامن دل دور باد! / می ‌توان آیا به دل دستور داد؟
می ‌توان آیا به دریا حکم کرد    /    که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!       /        باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را        /            بی ‌گزاره در نهاد ما نهاد
خوب می ‌دانست تیغ تیز را    /    در کف مستی نمی ‌بایست داد
قیصرامین پور


نوشته شده در شنبه 89/11/9ساعت 8:48 عصر توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

<      1   2   3   4      >
001
002
003
004
005
006
007
008
009
010
011
012
013
014
015

آخرین مطالب

پرنسس کوچولوی صورتی من
مینویسم برای قاصدکم...
چ حس خوبیه... حس مادر شدن...
...... 92.8.29 ......
یه خورجین حرف دل! + سینماگراف های زیبا
کافی است انار دلت ترک بخورد ...
[عناوین آرشیوشده]

Design By : TopBloger.com