تقدیم به بانوی شهر آینه ها حضرت معصومه(س) که مدتیست دلتنگ حریمش هستم... همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا بی اختیار سمت حرم میکشد مرا با شور شهر فاصله دارم کنار تو احساس وصل میکند آدم کنار تو حالی نگفتنی به دلم دست میدهد در هر نماز مسجد اعظم کنار تو با زمزم نگاه دمادم هزار شمع روشن کنند هاجر و مریم کنار تو تا آسمان خویش مرا با خودت ببر از آفتاب رد شده شبنم کنار تو در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست خونین تر است ماه محرم کنار تو
مادر کنار صحن شما تربیت شدیم داریم افتخار که همشهری ات شدیم ما با تو در پناه تو آرام می شویم وقتی که با ملائکه همگام می شویم بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات مردان شهر نوکر و زنها کنیز هات زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست باران میان مرمر آیینه دیدنیست این صحنه در برابر ایینه دیدنیست مرغ خیال سمت حریمت پریده است یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم اعجاز این ضریح که همواره بی حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است من روی حرف های خود اصرار میکنم در مثنوی و در غزل اقرار میکنم ما در کنار دختر موسی نشسته ایم عمریست محو او به تماشا نشسته ایم اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم قم سالهاست با نفسش زنده مانده است باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان . من هم دلیل حسرت افلاک می شوم روزی که زیر پای شما خاک می شوم... چقدر دلم برای حرم تنگ شده... بانو! در ادامه، این شعر رو هم تقدیم به آستان رفیعش می کنم: خاتون شهر آینه هایی بزرگوار زهرای شهر یثرب مایی بزرگوار چشم ملک ندیده دمی سایه ی تو را ناموس بارگاه خدایی بزرگوار این قوم را به راه حقیقت کشانده ای موسای بی عباوعصایی بزرگوار بر شانه های باد،جحاز تو حمل شد فرمانروای ملک صبایی بزرگوار گم کرده ایم کعبه ی حاجات و آمدیم نزد شما که قبله نمایی بزرگوار من گریه می کنم که نگاهی کنی مرا آری همیشه عقده گشایی بزرگوار باران رحمت ازلی سهم مان شده بی شک دلیل فیض شمایی بزرگوار بانوی مهربان کدامین قبیله ای ؟ امشب بگو که اهل کجایی بزرگوار خلقت شبیه پیر کریم عشیره است الحق ز نسل شیر خدایی بزرگوار فهمیدم از شلوغی صحن و سرای تان هر لحظه مامن فقرایی بزرگوار فرقی نمی کند چقدر نذر می کنند!؟ باب المراد شاه و گدایی بزرگوار اینجا مریض ها همگی خضر می شوند سرچشمه ی حیات و بقایی بزرگوار از لحن گریه کردن زوار واضح است در قم،بقیع اهل بکایی بزرگوار یادت نمی رود چه قراری گذاشتیم؟ محشر دم بهشت بیایی بزرگوار وحید قاسمی
002
003
004
005
006
007
008
009
010
011
012
013
014
015
Design By :
TopBloger.com |