و بعد دست بکش بر شراره ام يک شب بسوز و قلب مرا پاره پاره پاره بکش
و زخم هاي دلم را ببين و بعد از آن لباس بر تن اين قلب بي قواره بکش
بخند!خنده ي تو شعله مي زند بر من بخند و شعله ي من را به يک اشاره بکش
براي بودن من عشق را نشانه بگير و خط رد به تن هرچه استخاره بکش
ببين ستاره شدم با تو اي بهانه ي من مرا شبيه خودم!مثل يک ستاره بکش!