امام زمان(عج)
پُر ميكند خاك از حضورش ساغرش را
سرشار از گُل ميكند پا تا سرش را
آن روز حتي آفتاب روشنيبخش
حس ميكند دستان سايهگسترش را
ديگر نيازي نيست جبريل غزلها
پنهان كند در بال، پرواز پرش را
حظ ميبرد جان لحظهلحظه از حضورش
حس ميكند دل لحظهلحظه محضرش را
ميآيد و ميآورد از سمت يثرب
همراه خود عطر دعاي مادرش را