sallam
chand vaghti hasr sar nemizanid
اى قرار جان ز داغت بى قرارى مى كنم
رفتى و من تا كه هستم سوگوارى مى كنم
گر نباشد بيم طعن دشمنان يا فاطمه
روز و شب در پيش قبرت آه و زارى مى كنم
گر بخشكد اشك من يا قرة العين رسول
در عزايت خون دل از ديده جارى مى كنم
بر خزان عمرت اى ريحانه باغ نبى
گريه پيوسته چون ابر بهارى مى كنم
هر چه مى خواهم نگريم پيش طفلانت ولى
از غم دل گريه بى اختيارى مى كنم
سلام
حضرت فاطمه (س) سلطان زنان
خرمن گل زگلستان جنان
مظهر عصمتي از عالم قدس
مبد شوکتي از کون و مکان
اين ايام تسليت باد
بازم متن زيبايي و آسماني در وبلاگت گذاشتي
زدست اهل مدينه چه خون جگر شده ام
زتيشه هاي خزان نخل بي ثمر شده ام
کسي غريبي من را چرا نمي فهمد
شکسته بال ترين مرغ خون جگر شده ام
يه غير فضه کسي حال من نمي داند
که ديد پشت در خانه بي پسر شده ام
من و فراق پدر باورم نمي آيد
خميده خسته شکسته پس از پدر شده ام
دو روز پيش زني آمد و نگاهم کرد
گرفت گريه اش از بس که مختصر شده ام
شهادت مادرمون حضرت زهراي مرضيه سلام الله عليها رو تسليت عرض مي کنم
شعري از احمد شاملو:
دوستش مي دارم چرا که مي شناسمش به دوستي و يگانگيشهرهمه بيگانگي و عداوت استهنگامي که دستان مهربانش را به دست مي گيرمتنهايي غم انگيزش را در مي يابم
[گل]
سلام دوست عزيز
شعر زيبايي بود ممنون که بهم سر زدي و اجازه دادي با وبلاگ زيبات بيشتر آشنا بشم