نمي دونم چي بگم
مات و مبهوتم ...زبانم...نگاهم ...قاصر است کلمه اي بگويد ..شايد از شرمشان است ..حتي دستانم به کيبرد هم نميرود ..
فرياد ي يا شايد بغضي در تمام وجودم هست که نمي دونم اونو کجا فرياد بزنم...خوش به حال مولامون باز چاهي بود و سردونش ميکرد و ناله ميزد..اما ما فريادمان را به کي بگيم...
اي ادمها هنوز اين ايه مصداق دارد...باي الذنب قتلت..